گروه سفر آماتوری: درک و قضاوت پوزیسیونی

یکی از سرگرمی هایم شطرنج است و دلبسته این معمای بزرگ در شصت و چهار خانه سیاه و سفید .. مطالب برگرفته از کتاب play like a grand master از الکساندر کوتوف.

جهت تبدیل شدن به بازیکنی در کلاس استاد بزرگ همانند افسانه قدیمی که اعتقاد دارد جهان برپایه سه ماهی استوار است، نیاز به سه خصوصیت می باشد : قضاوت پوزیسیونی، دید ترکیبی و توانایی محاسبه واریاسیون ها. سطح درک پوزیسیونی یک بازیکن به فاکتورهای زیادی بستگی دارد، درک پوزیسیونی بیش از هر چیز در توانایی ذاتی فرد نهفته است. تاریخ شطرنج پر از بازیکنانی ست که از قابلیت حس ذات یک پوزیسیون بدون زحمت آنالیزهای خسته کننده بهره مند بوده اند. با این وجود مهمترین فاکتور های پیشرفت درک پوزیسیونی کار تحلیلی مفصل، قرارگیری در شرایط مسابقه و داشتن روحیه انتقادی و ریشه یابی معایب شیوه بازی فردی است. درک پوزیسیونی همانند ریسمانی ست که از حرکت اول شروع و تا آخرین حرکت بازیکن را در پیچ و خم کشمکش های شدید روی صفحه هدایت می کند.

اولین قهرمان شطرنج جهان که خالق تئوری مدرن شطرنج است بیش از هرچیز یاد داد که پوزیسیون را به عناصرش تجزیه کنند مانند یک شیمیدان در آنالیز ماهیت یک ماده. اشتاینیتز معتقد بود اگر مطمئن نیستیم که پوزیسیون ما حاوی یک یا چند برتری است نباید برای برد بازی کنیم. راهنمای عملی او اینست که وظیفه بازیکن پوزیسیونی جمع کردن نظام مند برتری های جزئی و تبدیل برتری های موقت به دائم است. چهار قانون پوزیسیونی اشتاینیتز عبارتند از :

۱- حق حمله مختص طرفی است که برتری پوزیسیونی دارد

۲- سمت مدافع باید آماده دفاع و دادن امتیاز به حریف باشد

۳- در وضعیت مساوی طرفین سعی می کنند کفه را به نفع خود سنگین نمایند

۴- وظیفه بازیکن پوزیسیونی انباشتن برتری های کوچک و سعی در تبدیل آنها به برتری های دائم است

مکتب شطرنج روس در عین رسمیت آموزه های بالا توجه به روش های زیر را نیز پیشنهاد می کند : خانه وپیاده های ضعیف، خطوط باز، مرکز و فضا، وضعیت سوارها.

شطرنج ورزش ساده ای نیست و پرداختن به آن تفکر منطقی و خلاق را توسعه می دهد و باعث می شود مسائل را تجزیه و تحلیل کرده و در حل آنها بکوشیم و اینها برای کارشناسان آتی در هر رشته ای بسیار مفید است.

مبانی درک وقضاوت پوزیسیونی را وارد زندگی و تجارت مان کنیم