گروه سفر آماتوری:نیرنگ DECEPTION

ادوارد جی اپشتین epstein متولد ۱۹۳۵ محقق و ژورنالیست آمریکایی و فارغ التحصیل ۱۹۷۳ هاروارد و پروفسور علوم سیاسی در Harvard , UCLA , MIT ست.

جیمز جیزس انگلتون متولد ۱۹۱۷ در جوانی به میلان و پس از یکسال به مدرسه نخبگان در مالورن انگلیس فرستاده شد و ۱۹۳۷ در تشنج جنگ اروپا به ییل رفت و پس از فارغ التحصیلی به مدرسه حقوق هاروارد ولی هرگز مدرک حقوق خود را نگرفت و برای خدمت در OSS داوطلب شد و در واحد ضدجاسوسی X2 جنگ در رم را به پایان رساند و در زمان تاسیس CIA در ۱۹۴۷ به این سازمان پیوست و بمدت ۲۷ سال در ریاست ضد جاسوسی سیا از انظار عمومی ناپدید شد تا سال ۱۹۷۴ که اخراج شد.

اپشتین در کتاب deception می نویسد سه سال بعد فارغ التحصیلی در ۱۹۷۳ نوشتن کتابی درباره اسوالد که گفته می شد کندی را به قتل رسانده را آغاز کرده بودم و سردبیران دایجست ترتیبی دادند که با نوسنکو مصاحبه کنم. نوسنکو گفته بود که در سال ۱۹۵۹ مسئول پرونده اسوالد در اداره دوم KGB مسکو بوده و در دسامبر ۱۹۶۳ به CIA فرار کرده بود. پس از مصاحبه هایم با نوسنکو تناقض هایی یافتم و هرگاه با CIA  , FBA تماس می گرفتم قاطعانه از صحبت در مورد نوسنکو خودداری می کردند. تا رابط سیا که مجله ریدرزدایجست معرفی کرده بود بنام جیمسون به من گفت نوسنکو قابل اعتماد است. به هر حال نگرانی ام رفع نشد تا برای ویزا به سفارت شوروی رفتم و موضوع را مطرح کردم و آنها توصیه کردند که نیازی نیست به روسیه بروی. بهترین منبع خود اسوالد است. برای من عجیبتر شد که هم آمریکا و هم شوروی یک توصیه داشتند و شوروی او را به عنوان خائن معرفی کرده بود و اگر سیا هم به وی اعتماد داشت پس چرا کمیسیون وارن از وی به عنوان شاهد استفاده نکرده بود.

این آشفتگی ها سبب شد که تصمیم به ملاقات با انگلتون بگیرم .. تلفنی به او گفتم که با نوسنکو مصاحبه کرده ام و گفت تصور نمی کردم او را به این زودی رها سازند .. بالاخره توانستم انگلتون را برای شام دعوت کنم .. در این ملاقات به هیچ وجه نمی دانستم که فراری که می خواستم درباره اش با انگلتون صحبت کنم به سقوط وی کمک کرده است.

اپشتین ادامه می دهد : انگلتون با قد ۱۸۵ و کلاه مشکی وارد رستوران هتل مدیسن واشنگتن شد و مصاحبه ام را با موقعیت وی در سیا آغاز کردم

انگلتون : من رئیس ستاد ضد جاسوسی سیا بودم برای بیست سال کارهایی انجام دادم که آنقدر سری بود که حتی همسرم از شغلم خبر نداشت

پرسیدم آیا به فراریان مربوط می شد

انگلتون : ما شایستگی جاسوس فراری را مشخص می کردیم بعبارتی جاسوس فراری شایسته، قابل اعتماد بود.

پرسیدم آیا فراری دروغی هم وجود دارد .. انگلتون : وقتی پای جاسوس فراری پیش آید حقیقت همیشه پیچیده است، فراریانی هستند که شایستگی شان اثبات نمی شود. با اصرار پرسیدم درباره نوسنکو مشکلی پیش آمد .. شانه اش را بالا انداخت و گفت نمی توانم درباره پرونده های خاص صحبت کنم. اینجا صحبت قطع شد

پس از سکوت انگلتون گفت : بیش از ده هزار نوع ارکیده وجود دارد با نامهای کاتلیا هراسیا سمپبیدیوم و ... اگر می خواهی بدانی نیرنگ در جهان چگونه عمل می کند بهتر است نظری به ارکیده ها بیندازی .. در میان اکثر تیره های ارکیده این شایسته ترین ها نیستند ؛ بلکه نیرنگ بازترین آنها هستند که زنده می مانند .. بیشتر ارکیده ها در جنگل آنقدر پراکنده اند که باد نمی تواند گرده افشانی کند. آنها برای این امر حیاتی به حشرات متکی هستند .. ارکیده ها برای تحریک انگیزه جنسی حشره از روش مقاربت جنسی کاذب استفاده می کنند .. ارکیده ترسیروس در گل خود یک موی سه بعدی شبیه سطح زیرین یک حشره ماده دارد که حتی با لمس موها و عطر یک حشره تحریک و افروخته می شود و وقتی حشره آنرا می بیند با آن تماس جنسی برقرار می کند .. با این کار گرده به حشره چسبیده و اگر از روی ارکیده ترسیروس دیگری گذر کند این روند باطل را تکرار کرده و گرده ها را تحویل می دهد.

انگلتون نظرم را به ارکیده جالبی جلب کرد که روی گلش عکس سر یک زنبور عسل قرار داشت. او تشریح کرد وقتی زنبور تصویر را می بیند گمان می کند دشمن زیر آن قرار دارد و از روی غریزه به آن حمله می کند و گرده ها به نیش زنبور می چسبد و وقتی به ارکیده دیگری می رسد با تکرار این حمله کاذب آنرا آلوده می سازد .. این نیرنگ ها به یک روند تحریک بستگی دارد .. بالاخره انگلتون به نوسنکو اشاره کرد و گفت چرا فکر می کنی نوسنکو پس از این همه سال سکوت ، تصمیم دارد داستانش را به تو بگوید؟