گروه سفر آماتوری:ژاپن و تاکوگاوا

ساخت وبلاگ

پدرم از طرفداران مجله صنعت حمل و نقل بود .. در مقاله ای به تاریخ آذر ۶۴ مسعود بهنود در مجله فوق و سه سال بعد زیر تاثیر حوادث روز این نوشته ها قلمی شد

وقتی جنگ دوم جهانی پایان گرفت ، ایران و ژاپن هیچ شباهتی بیکدیگر نداشتند. همه امتیازهای ایران در مقایسه با ژاپن مثبت بود. دو شهر ژاپن هدف بمب های اتمی و یورش روس و انگلیس به ایران در شهریور ۱۳۲۰ خرابی بسیاری بوجود نیاورده بود. در حالیکه میزان خرابی شهرها و مراکز صنعتی ژاپن حدود نود درصد بود. ژاپن در طرف متحدین بازنده جنگ و ایران پس از رضاشاه در صف برندگان متفقین به حساب آمد. ژاپن تحت استعمار امریکا و ایران کشور مستقلی تحت کمک از اعتبار اصل چهارم طرح مارشال جای داشت. ژاپن فقیر و ویران درحالیکه ایران ثروتمند تنها چاه های نفت جنوبی اش درآمد مطمئنی برایش بوجود می آورد .. اما درین ربع قرن چه بر سر این دو کشور آمد که اکنون بی تناسب با یکدیگرند و شباهتی به هم نمی برند ؟ دهها طرح مطالعاتی وسیع و صدها کتاب عملی برای این پرسش که راز اصلی معجزه ژاپن در چیست اجرا و نوشته شده است که هرکدام حاوی بخشی از حقیقت و واقعیت است.

در روزگاری که نادرشاه در راه لشکرکشی و فتح هندوستان بود و به همسایگی چین رفته بود ژاپنی ها مقهور تمدن و پیشرفت چین بودند و درین دوران نزدیکی معروف به «دانش چینی و فرهنگ ژاپنی»، سر وکله غربی ها را در اطراف خود دیدن، به درون خود خزیدند و تحول آرام را آغاز کردند که تاریخ نویسان آنرا انزوا و عزلت نام می نهند و در فرهنگ مشرق نوعی مراقبه و خودسازی ست. دوران تفکر باخود و به خود که ژاپنی ها به آن تاکوگاوا می گویند و ۲۵۰ سالی که در پی این دوران آمد، ژاپنی ها در تاکوگاوا گذراندند. تمدن مسیحی اروپایی زودتر از آنکه به فوجی یاما برسد در پای دماوند خوشامدگویانی یافت. ایرانی ها آهسته اطوار خود را بر حسب خواست متمدنان اروپایی شکل دادند و ژاپنی ها به کیمونو و کفش چوبی خود چسبیده بودند.

در سالهای آغازین قرن نوزدهم جنگ های ایران و روس اتفاق افتاد که شباهتی به جنگ های چین و ژاپن نداشت. این نبردی نابرابر بود ولی می توانست ضربه بیدار کننده ای باشد. بیداری ایرانیان ۳۰ سال بعد از قراردادهای خفت بار ترکمن چای و گلستان اتفاق افتاد یعنی وقتی که امیرکبیر ولیعهد جوان را به تاج و تخت رساند و خود قدرت را به دست گرفت.

هنوز ژاپنی ها در تاکوگاوا بودند و مرزهاشان به روی اروپا بسته بود که امیرکبیر مصلح و استقلال طلب در حمام فین کاشان خلاص شد. شش سال پس از قتل امیر، کشتی های ناخداپرسی امریکایی به سواحل ژاپن رسید. پس از آن روس ها و انگلیسی ها و فرانسوی ها سررسیدند. آنها با توپ دروازه های کشور آفتاب تابان را گشودند و تاکوگاوای ۲۵۰ ساله ژاپن به پایان رسید. ۲۰ سال پس از قتل امیرکبیر دوران طلائی میجی در ژاپن آغاز شد با همان آرمانهایی که در سر امیر بود.

ژاپنی ها درین دوران دانش اروپایی و فرهنگ ژاپنی را تجدید کردند و این درست شبیه همان شعاری بود که در سر میرزا حسن خان سپهسالار راه یافته بود. دوران سپهسالار که ادامه راه امیرکبیر بود بی آن اصراری که امیر در استقلال طلبی داشت فقط سه سال پس از دوران میجی شروع شد. سپهسالار مخالف خارجی نداشت اما سنت استبدادی در برابرش ایستاد، دو سال دوام آورد و هفت سالی نیز نیمه صدارت کرد. درین زمان ژاپن به راه همواری افتاده بود و می رفت، جنگ اول که شروع شد ژاپن حرفی برای گفتن یافته بود اما ایران در ضعیف ترین دوران خود نمایشگاهی بود از دسیسه ها و ترفند اروپایی ها.

در فاصله دو جنگ ، سرنوشت ایران و ژاپن را به دو سوی مختلف پرتاب کرد .. بعد از جنگ جهانی اول ژاپن در یک تاکوگاوای دیگر فرو رفت ولی دربرابر بهم ریختن سنت ها تمایلات میلیتاریستی درآن اوج گرفت و ایران که ثروتی بیکران درزیر خاکش کشف شده بود نیز مانند ژاپن به قبله گاه میلیتاریست ها آلمان نازی جذب شدند ، منتهی ژاپن بعنوان متحدی پراهمیت و ایران بعنوان پایگاه و نوچه ای که به نمونه برداری سطحی از هیتلر قناعت می کرد.

وقتی متفقین به ایران هجوم آوردند راه برای پیروزی آنها هموار شد و اوج این پیروزی بمبی بود که بر سر ناکازاکی و هیروشیما فرود آمد و باز تکرار تاریخ دوکشور و ژاپن به تاکوگاوایی دیگر فرو رفت ولی ایران نه انزوایی داشت و نه آرامشی و نه خودسازی. حاصل آنکه در دهه هفتاد میلادی وقتی ۲۵ سال از پایان جنگ می گذشت ، آخرین تاکوگاوای ژاپن پایان گرفت و چون سر از عزلت درآورد غولی بود که همه سردرپی اش گذاشتند تا راز و رمزش را باز شناسند. ازاتفاق افزایش ناگهانی بهای نفت نیز ایران را وارد دوران تازه ای کرد. ژاپن راه هموار را یافته بود و اندازه های خود را بزرگ می کرد اما ایران گرفتار دوعامل فروریختن سنت ها و زیانهای ناشی از خود گم کردگی.

جوامع بشری کنش ها و واکنش هایی همچون تن آدمی دارند. بیهوده نیست که علوم مدیریت و سازماندهی الگوهای خود را از عملکرد حیرت آور تن آدمی می گیرند. ایران و ژاپن  از گروهی هستند که پس از خوردن ضربه ، نه چون امریکا و آلمان درصدد ضربه بزرگتر بر می آیند نه چون انگلیسی ها با تقویت حس غرور و تنفر خود پی راه چاره می گردند و نه چون ایتالیایی ها فرانسوی ها سر و صدای زیاد به راه می اندازند.

واکنش ایرانی ها در مقابل ضربات تا به حال انفعالی بوده است : تسلیم ظاهری و مقاومت درونی. تاریخ ایران هرگاه مقاومت درونی شکست توسط شخص یا گروهی سازماندهی شد و اگر چنین نشد  ضعف در جامعه ریشه کرد و به یک عقب افتادگی تاریخی منجر شد اما واکنش ژاپنی ها نادرتر است که پس از هر ضربه به دورانی از تاکوگاوا می رسند .. ژاپنی ها هرآنچه که جنبه تبلیغ و خودنمایی داشت به کنار گذاشته و پیرامون خود پرده ای از سکوت کشیدند و به این وسیله از معرض دیدها خارج شدند. به ظاهر داوطلبانه جهان را رها کرده و جهان آنها را رها کرد و باین ترفند در کار خود تنها شدند و فرصت انتخاب یافتند. در تقویم سیاسی جهان در ۲۵ سال پس از جنگ که آندره فونتن مدیر لوموند تهیه کرده تا سال ۱۹۷۳ که تاناکا نخست وزیر ژاپن به چین رفت ، نام ژاپن و ژاپنی نیامده است. وقتی دروازه ها گشوده شد مورچه های زرد به عنوان مشاور بازاریاب طراح سرمایه گذار فروشنده جهانگرد فیلمساز و ... راهی جهان شدند و تا امروز که در هر تابستان حدود ۲۰ میلیارد دلار خرج گردشگری خود می کنند.

+ نوشته شده در  چهارشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 22:11  توسط امیر و کیانا  | 
خواننده و آهنگ متناسب با متن...
ما را در سایت خواننده و آهنگ متناسب با متن دنبال می کنید

برچسب : گروه,آماتوریژاپن,تاکوگاوا, نویسنده : bahamgasht بازدید : 274 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:54