گروه سفر آماتوری: باید نوشت

گاهی اوقات باید نوشت .. هجوم معانی در ذهن و حتی نمی توانی عنوانی انتخاب کنی .. یکدفه همه چیز از راه می رسد و تو می نویسی .. این همان تعالیم سوررئال را زنده می کند مانند تابلوهای دالی باید کشید و نوشت و تابلویی با معیارهای عالی و جا نشدنی خلق کرد.

در فکر بودم که چرا اروپا قدرتمندتر از تمدن شرق شد البته در قرن بیستم ... به قدرت چین فعلی و هند و روسیه هم فعلا کاری ندارم .. پسری بیست ساله بودم که خواندم و گرومیکو که پنجاه سال به عنوان سفیر ، معاون وزیر خارجه و صدر هیات رئیسه شوروی بود نوشت : اروپا اغلب یک زن پیر خوانده می شود، درست است که عمر زیادی دارد اما همیشه جوان است و تقریبا تمامی ایده های پیشرفته در تمامی زمینه ها در اروپا بدنیا آمده اند و هر قسمتی از تاریخ اروپا گنجینه ای برای مورخین است. نکته اینجاست که بعد از جنگ دوم جهانی، مساله جلوگیری از جنگی جدید ذهن دول اروپایی را به خود مشغول کرد و عقل سلیم می گوید که یک صلح استوار چاره و درمان است.

تاریخ، امپریالیسم درنده خوی آلمان را شیطانی نامید که ذهن آلمان را اسیر ساخته بود و حتی ارتجاعی ترین سیاستمداران فعلی از ایده های هیتلر حمایت نمی کنند و سیاستی حاکم شد که نباید خطر جنگ دوباره در آلمان ظهور کند.

در همین افکار یک ماه پیش به پاراگرافی از نابغه علوم سیاسی معاصر فرید زکریا برخوردم که نوشت : این یاس و حرمان نبود که نازیسم را در آلمان به قدرت رساند بلکه علت آن بالا رفتن نرخ تورم و بی ارزش شدن سرمایه و پس انداز طبقه متوسط جامعه بود که بصورت فاجعه ای به منصه ظهور رسید.

قاره اروپا بوسیله رودخانه های بزرگ و کوه های بلند تقسیم بندی شده و این ویژگی ها باعث وجود جوامع کوچک و بزرگ سیاسی از قبیل شهر ها کشورها دوک نشین ها جمهوری و امپراتوری های مختلف گردید. این تنوع حکومتی عاملی برای رقابت دائم در ایده های هنری مالی تسلیحاتی و حکومتی در اروپا بوده و اگر در نقطه ای با مردم بد رفتاری می شد آنها براحتی مهاجرت کرده و باعث شکوفایی استعدادها و ترقی می شد و چنانچه حکومتی نمی توانست پیشرفت کند طبعا از بین می رفت و بمرور این رقابت علت بالا رفتن مهارت اروپا در انباشت ثروت و علم شد.

برعکس آسیا دارای دشت های وسیع است و زمین های هموار و بدون موانع طبیعی و امپراطوران می توانستند براحتی سلطه خود را حفظ کنند .. 

طی پانصد سال گذشته قدرت کشورها بر سه محور عمده قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی و قدرت فرهنگی بنیان یافته است . باید گشت و دید و باهم لمس کرد .. با هم گشت ..